
تعداد نشریات | 21 |
تعداد شمارهها | 610 |
تعداد مقالات | 9,029 |
تعداد مشاهده مقاله | 67,082,935 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 7,656,390 |
رویکرد کهن گرایانه به اشعار ملک الشعرای بهار | ||
مطالعات زبانی و بلاغی | ||
مقاله 12، دوره 15، شماره 35، خرداد 1403، صفحه 339-366 اصل مقاله (597.44 K) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22075/jlrs.2023.31360.2317 | ||
نویسنده | ||
پروانه والامهر* | ||
دانشآموختة دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران. | ||
تاریخ دریافت: 04 مرداد 1402، تاریخ بازنگری: 20 مرداد 1402، تاریخ پذیرش: 24 مرداد 1402 | ||
چکیده | ||
یکی از شیوههای آشناییزدایی و برجستهسازی کلام در نظر منتقدان فرمالیسم، استفاده از واژهها و عبارات کهن است که در نقد ادبی به باستانگرایی معروف است. کاربرد بجا و مناسب کهنگرایی، علاوه بر تعالی شعر، باعث اعجاب و التذاذ مخاطب نیز میشود. ملکالشّعرای بهار، از این شگرد زبانی در اشعارش به نحو چشمگیری استفاده کرده و باستانگرایی از ویژگیهای زبانی و سبکی اشعار این شاعر بزرگ است. او از شاعران حوزۀ خراسان است؛ به همین دلیل، آشنایی و مطالعۀ عمیق این شاعر معاصر در اشعار کلاسیک، مخصوصاً سبک خراسانی و عراقی، باعث شده از رهگذر کهنگرایی، در تشخّصبخشیدن به زبان شعریاش بهرههای فراوانی بگیرد. در این جستار، به روش تحلیل محتوا با رویکرد توصیفی- تحلیلی، نگاهی کهنگرایانه به اشعار ملکالشّعرای بهار داشته و درصدد بودهایم به این پرسش پاسخ دهیم که محمّدتقی بهار تا چه اندازه به استفاده از واژگان و ساختار دستوری کهن در اشعارش پایبند بوده و این نوع هنجارگریزی در اشعار او تا چه حد بوده است؟ در نهایت، به این نتیجه رسیدهایم که بهار بهدلیل علاقه به ادبیات غنی گذشته و آشنایی با آن، سعی کرده چه در حوزۀ واژگانی و چه در حوزۀ نحو، از این شگرد زبانی تأثیر بپذیرد و اسلوب و روشهای نحوی بسیاری از آثار گذشته را با ظرافت و هنرمندی خاص، در اشعارش احیا کند و همین ویژگی، شعرش را تجلّیگاه بسیاری از عناصر زبان کهن کرده است. | ||
کلیدواژهها | ||
باستان گرایی؛ آشنایی زدایی؛ ملک الشعرای بهار؛ آرکائیسم واژگانی؛ آرکائیسم نحوی؛ شعر معاصر | ||
عنوان مقاله [English] | ||
An Archaic Approach to the poetry of Malik al-Shu'arā Bahār | ||
نویسندگان [English] | ||
Parvaneh Valamehr | ||
PHD, Persian Language and Literature, University of Semnan, Semnan, Iran. | ||
چکیده [English] | ||
In the field of literary criticism, the use of old-fashioned words and phrases, known as archaism, is one way to defamiliarize and emphasize words from a formalist viewpoint. Proper and timely use of archaism both enhance the sublimity of the verse and captivate the reader. Malik al-Shu'arā Bahār, a renowned contemporary poet, skillfully employs archaism, as one of the linguistic and stylistic features of his acclaimed works. Originally from the Khorāsān region, this poet has a sound familiarity and profound understanding of classical poetry, especially the Khorāsāni and Iraqi styles, which has enormously helped to shape the archaic essence of his poetic language. In this study, from an archaic perspective, we adopted an descriptive-analytical approach to focus on textual analysis of Malik al-Shu'arā Bahār's poetry. Our goal was to explore how consistently Mohammad Taqi Bahār used archaic words and grammatical structures in his poems, and to what degree his work deviated from the conventions. In his poetry, Bahār reflects his deep engagement with the literary traditions of the past. He purposefully incorporates archaic words and sentence structures. Through his skilled use of language, Bahār artfully revives the past in his works. This gives his poetry a unique elegance and artistry, demonstrating his command of classical linguistic techniques and enriching verse. | ||
کلیدواژهها [English] | ||
archaism, defamiliarization, Malik al-Shu'arā Bahār, lexical archaism, syntactic archaism, contemporary poetry | ||
مراجع | ||
- ابوالقاسمی، محسن (1384). تاریخ زبان فارسی، ویرایش دوم، تهران: سمت.
- انوری، حسن و حسن احمدی گیوی (1367). دستور زبان فارسی، تهران: فاطمی.
- باقری، مهری (1377). تاریخ زبان فارسی، تهران: قطره.
- بهار، محمّدتقی (ملکالشّعرا) (1373). سبکشناسی نثر، تهران: امیرکبیر.
- بهار، محمّدتقی (ملکالشّعرا) (1380). دیوان اشعار، جلد اول، تهران: توس.
- پورنامداریان، تقی (1381).سفر در مه (تأمّلی در شعر شاملو، تهران: نگاه.
- زرّینکوب، عبدالحسین (1370). با کاروان حلّه، تهران: علمی.
- شفیعی کدکنی، محمّدرضا (1386). موسیقی شعر، تهران: آگاه.
- صفوی، کوروش (1373). از زبانشناسی به ادبیات، تهران: چشمه.
- علیپور، مصطفی (1378). ساختار زبان شعر امروز، تهران: فردوس.
- فتوحی، محمود (1390). بلاغت تصویر، تهران: سخن.
- قریب، عبدالعظیم و دیگران (1385). دستور زبان فارسی .پنج استاد، تهران: ناهید.
- مدرّسی، فاطمه و غلامحسین احمدوند (1384). بازتاب باستانگرایی در اشعار نیمایی اخوان ثالث، مجلۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان، 2(41)، 45-72.
- معین، محمّد (1381). فرهنگ فارسی، جلد1، تهران: معین.
- ناتل خانلری، پرویز (1387). تاریخ زبان فارسی، ویرایش دوم، تهران: فرهنگ نشر نو.
- نورپیشه، محسن (1388). فراهنجارهای دستوری در شعر معاصر، فصلنامۀ بهارستان سخن (ادبیات فارسی)، 5(13)، 194-231.
- وحیدیان کامیار، تقی و غلامرضا عمرانی (1379). دستور زبان فارسی، تهران: سمت.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 141 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 150 |